کپی رایتینگ چیست؟ بیایید همین ابتدا توافق کنیم که نه کپی رایتر همان تولید کننده محتوا است و نه کپی رایتینگ مساوی نوشتن یا حتی خوب نوشتن! کسی که خوب می نویسد و قلم قدرتمندی دارد نویسنده است؛ کپی رایتر کسی است که تبلیغات، فروش و بازاریابی را می شناسد و با درک درست از مخاطب و محصول، می تواند اثربخشی تبلیغات و فعالیت‌های دیجیتال مارکتینگ (کمپین های PPC، تبلیغات بنری، landing page و صفحات فرود) را به شکل قابل توجهی افزایش دهد.

خیلی ها کپی رایتینگ و بازاریابی محتوایی یا کانتنت مارکتینگ را به جای هم استفاده می کنند. در حالی که این دو مفاهیمی جداگانه بوده و همزمان از استراتژی محتوا پیروی می کنند. درک این تفاوت به ایجاد دریافتی صحیح از هردوی این مفاهیم منجر خواهد شد.

این مقاله مرتبط را حتما بخوانید: « هرم آگهی – طراحی تبلیغ خوب و اثربخش »

۱- کپی رایتینگ چیست؟

خیلی ها در اولین نگاه Copywriting را مفهومی مرتبط با Copyright تصور می کنند.اگر پیش از این نمی‌دانستید، طبیعتا تا اینجا برایتان مشخص شده که عملا هیچ ارتباطی بین این دو موضوع وجود ندارد.

کپی رایتینگ هنر و دانش تولید محتوا برای المان‌های تبلیغاتی کسب و کار است. نوشتن متن بروشور، بیلبورد، کارت‌ها و هدایای تبلیغاتی، ایمیل و …. همه و همه در این حوزه معنا پیدا می کنند.

در این نوشته می خوانید:

۱- کپی رایتینگ چیست؟

۲- کپی رایتر کیست؟

۳- تفاوت‌های کپی رایتینگ با بازاریابی محتوایی یا کانتنت مارکتینگ

۴- دیجیتال مارکتینگ و کپی رایتینگ

هر تبلیغی هدف خاص خودش را دنبال می کند. در کپی رایتینگ سعی می کنیم با ایده‌پردازی بهترین شیوه انتقال پیام به مخاطب برای دستیابی به این هدف را پیدا کنیم. بنابراین برای ایجاد احساس مورد نیاز در مشتری، شناخت مخاطب هدف (Targeted Audience)، محصول و مکانیزم ارتباطی اهمیت می کند. این انتقال پیام می تواند متنی، تصویری و یا ترکیبی از هردو باشد. در بهترین حالت کپی رایتر و طراح به صورت تیمی و مشترکا روی تولید محتوای خلاقانه/ترغیب کننده کار می کنند.

۲- کپی رایتر کیست؟

خب، مسلما کپی رایتر کسی است که کارهایی را که در پاراگراف‌های قبلی خواندیم انجام می‌دهد.

کپی رایتر کسی است که تصمیم می گیرد، چه چیزی، چگونه در دید چه کسی قرار بگیرد. کپی رایتر کسی است که مخاطب را به انجام عملی خاص ترغیب می‌کند. این عمل خاص می تواند خرید یک محصول، ثبت نام در خبرنامه الکترونیکی، تماس برای دریافت اطلاعات بیشتر درباره محصول و یا ایجاد درگیری ذهنی برای مخاطب باشد.

checked به این فکر کنید که می خواهید خوانندگانتان چه چیزی را “احساس کنند”. Robert Collier

checked متنی که می نویسید مکالمه رو در رویی است که با مشتری دارید. Shirley Polykoff

checked خواننده شما احمق نیست، همسر شماست. David Ogilvey

کپی رایترها علاوه بر نوشتن! تحقیق و مصاحبه می کنند و برای اجرای کمپبن های بازاریابی برنامه ریزی و ایده پردازی می کنند.

کپی رایتینگ کپی رایتر

۳- تفاوت کپی رایتینگ با کانتنت مارکتینگ یا بازاریابی محتوایی

در بازاریابی محتوایی بیش از هرچیز روی تولید محتوای ارزشمند، انتشار و به اشتراک گذاری آن با دیگران تمرکز می کنیم. کانتنت مارکتینگ ارائه محتوای درست به مخاطب درست است. کسب و کارها از بازاریابی محتوایی عموما برای تولید لید استفاده می کنند. این شکل از بازاریابی، ابزاری قدرتمند برای ساخت اعتبار و ایجاد Awareness خصوصا در بازاریابی آنلاین است. کانتنت مارکتینگ در حقیقت به دنبال تولید محتوای غنی، و کپی رایتینگ بیشتر به Packaging شبیه است. یکی “قانع کننده” و دیگری “ترغیب کننده” است و بدون شک هر دوی این ها لازمه موفقیت هستند. بازاریابی محتوایی عموما در وبلاگ، تولید پادکست، ویدئو و مقاله نمود پیدا می کند. (Copywriting Vs. Content Marketing)

در بازاریابی محتوایی عموما به جای تبلیغ مستقیم برند سعی می کنیم نسبت به محصول علاقه، اطمینان و کنجکاوی ایجاد کنیم.

۴- دیجیتال مارکتینگ، کپی رایتینگ و بازاریابی محتوایی

دیجیتال مارکتینگ یک مفهوم چتری و در برگیرنده تمام فعالیت‌های بازاریابی شما در فضای آنلاین است. کسب و کارها از کانال‌های قدرتمند مختلفی مانند SEO (سئو)، شبکه های اجتماعی، ایمیل و وبسایت برای برقراری ارتباط با مشتریانشان استفاده می کنند. مقاله مرتبط: چطور سئو کپی رایتر خوبی باشیم؟

از ابزارهایی مانند وبسایت، بنرهای PPC، شبکه های اجتماعی، خبرنامه ها و اجزای برندینگ مانند لوگو،فونت و …. تا تاکتیک هایی مانند سئو، کانتنت مارکتینگ، Affiliate Marketing و بازاریابی درونگرا یا Inbound Marketing.

تمام این ابزارها و تاکتیک ها برای اثربخش بودن به کپی رایتینگ و کپی رایترها احتایج دارند. این موضوع تا حدی در بیان تفاوت بازاریابی محتوایی و کپی رایتینگ مشخص شد.

می دانیم که هر تبلیغی هدف خاص خودش را دنبال می کند. صفحات فرود یا لندینگ پیج ها بهترین مثال برای این موضوع هستند. Call to Action ها و متن صفحه فرود باید می بایست ترغیب کننده و مشخص باشند و همزمان استراتژی محتوا را پشتیبانی کنند. این موضوع در مورد بنرها و تبلیغات شبکه های اجتماعی هم صدق می کند.

نکته جالب تبلیغات در فضای آنلاین، قابل اندازه گیری بودن متریک ها و KPI ها (شاخصه های کلیدی عملکرد) است. با استفاده از A/B Testing می توانیم کارکرد تبلیغات مختلف را ارزیابی و به بهینه ترین نسخه دست پیدا کنیم.

لطفا هنگام بازنشر این مطالب منبع آن را ذکر کنید.

hyperlink

Share This

خواندن این مطلب به شما کمک کرد؟

شما هم به دیگران کمک کنید و آن را با دوستانتان به اشتراک بگذارید.